دانشجویان صنایع غذایی

دانشجویان صنایع غذایی

به فروشگاه ما خوش آمدید.

مقاله نگاهی به علم از دیدگاه قرآن و احادیث

مقاله نگاهی به علم از دیدگاه قرآن و احادیث
مقاله نگاهی به علم از دیدگاه قرآن و احادیث در 34 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته: معارف اسلامی
بازدید: 3 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 25 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 34

قیمت فایل: 9,100 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.

پرداخت و دانلود

مقاله نگاهی به علم از دیدگاه قرآن و احادیث در 34 صفحه ورد قابل ویرایش

فهرست مطالب

مقدمه

علم در قرآن

ارزش علم

اهمیت علم

جایگاه علم

آثار بركات علم

انواع علم

بهترین علم

منابع


چكیده

این مجموعه كه پیش رویتان قرار دارد،‌ كاری است تحقیقاتی در مورد علم، این مقاله تحقیقاتی علم را از منظر قرآن و احادیث و روایات مورد بررسی قرار داده است. همه ما می دانیم كه علم و دانش از اهمیت و جایگاه ویژه ای در دین و آئین ما برخوردار می‎باشد آیات فراوان و احادیث و روایات زیادی در این مورد نقل شده است؛ از طرف دیگر علم و دانش استوارترین وسیله ای است كه امور اجتماعی و وضعیت زندگی ما را به خوبی اداره می‌كند و بر آدمی لازم است كه تا آن جا كه توانایی دارد در این راه قدم بگذارد و از این نعمت الهی كه به ما ارزانی شده به نحوه شایسته بهره ببرد. به همین خاطر هدف این مجموعه اینست كه تا جایی كه امكان دارد جایگاه و ارزش و اهمیت علم را از طریق آیات و روایات و همچنین احادیث برای خوانندگان آشكار سازد. این مقاله از هفت قسمت تشكیل شده است و در هر قسمت آیات و احادیث مربوط به آن نقل شده است. به عنوان مثال قسمت اول در مورد علم در قرآن است. در  این قسمت آیاتی از قرآن كریم كه مربوط به علم می‎شود جمع آوری شده است و در این بخش نوشته شده است و یا مثلاً در قسمت جایگاه علم، احادیث و روایات مربوط به این بخش از منابع مختلفی جمع آوری شده است و در این قسمت نوشته شده است. در واقع هدف كلی این مجموعه این بوده است كه علم كه اینهمه در موردش تأكید شده است را از جنبه های مختلف به خوانندگان عزیز بشناسد. این چند جمله چكیده ای بود در مورد معرفی این مجموعه مقاله كه انشاء ا… مطالعه خواهید كرد.


مقدمه

علم چیست؟ اگر به ظاهر كلمه نگاه كنیم از سه حرف ساده تشكیل شده است. اما همین كلمه ساده در خودش معنای وسیع و گسترده ای دارد. علم در فرهنگ دهخدا به معنای دانستن، تعیین كردن، دریافتن، ادراك، استوار كردن، انفاق، معرفت دقیق و با دلیل بر كفیات مهینه و یا حضور معلوم نزد عالم، دانست و یقین، معرفت و هر چیز دانسته، دانش و آگاهی و معرفت و شناسائی، هنر، فضل، به كار رفته است. در فرهنگ دهخدا در بعد از معنای علم سخنانی از شاعران و بزرگان ادبی در این مورد بیان شده كه به اختصار چند مورد از آنها را ذكر می كنیم. مثلاً ابوالفضل بیهقی گفته: ما را از علم خویش بهره دادی و هیچ چیز دریغ نداشتی تا دانا شدیم. یا در كتاب كلیله و دمنه آمده است، طلب علم و ساختن توشه آخرت از مهماتست خواجه عبدا… انصاری می‌گوید: علم بر سرتاج است و مال بر گردن غل ...

در فرهنگ دهخدا علم آموختن به معنای تعلیم دادن دانش، یاد دادن علم به دیگران آمده است. در ادامة این مطلب سنائی شاعر بزرگ گفته است و چو علم آموختی از حرص آنكه ترس،‌ كاندر شب- چو دزدی با چراغ آید،‌ گزیده تر برد كالا.

در فرهنگ دهخدا علم دارای تقسیمات زیادی است كه به چند نمونه از آنها به صورت فهرست وار اشاره می‌كنم. علم احجار، علم اخلاق، علم ادب،‌ علم ادیان، علم استخراج (بیان احكام به واسطه قواعد نجومی یا رملی)، علم انشاء (مطالب را نیكو و فصیح نوشتند)، علم اندازه (هندسه)، علم با كار (علمی كه عمل شود)، علم بدیع، علم بلاغت هر چند مورد دیگر، … اگر بخواهیم همة آنها را ذكر كنیم در اینجا نمی گنجد.

علم در فرهنگ معین هم علاوه بر معناهایی كه در فرهنگ دهخدا آمده است به معنای ادراك مطابق یا حصول صور اشیا نزد عقل چه آنكه نفس معلوم باشد كه علم حضوری است و یا به واسطة معلوم باشد كه علم حصولی است. علم نوریست مقتبس از مشكات نبوت در دل بنده مؤمن كه بدان راه یابد بخدای یا به كار خدای یا به حكم خدای.

علم در فرهنگ معین هم تقسیمات به خصوصی دارد كه به چند نمونه از آنها در ذیل اشاره شده است.

- آخرت (علمی كه به فساد بودن فاسد نشود و آن علم تأمین سعادت آخرویست)، - اجمالی (علم به اشیا در مقام اجمال)، سیر اخلاق (علم اخلاق)، - ادنی (علم طبیعی)، - اعلی (علم الهی)، - اقوال (علم به قواعد سخن گفتن، - برهان (علم منطق) و …

اما خود علم در زبان فارسی و عربی بود و معنای متفاوت به كار برده می‎شود و غفلت از این دو نوع كاربرد اغلب به مطالعاتی عظیم انجامیده است، 1- معنای اصلی و نخستین علم، دانستن در برابر ندانستن است به همه دانستینها صرف نظر از نوع آنها علم می گویند و عالم كسی را می گویند كه جاهل نیست. مطابق این معنا اخلاق، ریاضیات، فقه، دستور زبان، مذهب، زیست شناسی و نجوم همه علم اند و هر كس یك یا چند رشته از آنها را بداند عالم دانسته می‎شود.

خداوند به این معنا عالم است، یعنی نسبت به هیچ امری جاهل نیست و برای او مسأله مجهولی وجود ندارد. محتوای قرآن به این معنا علمی است یعنی كه مجموعه یی از دانستنی هاست و هر كس آنها را بداند عالم به قرآن است. همه فقها عالم اند و هر كس از خدا و صفات و افعال او آگاهی داشته باشد نیز عالم است، دیده می‎شود كه در دین معنای علم در برابر جهل قرار می‎گیرد، كلمه KNOWLEDGE در انگلیسی CONNALSSANCE در فرانسه معادل این معنای علم اند. 2- كلمه علم در معنای دوم منحصراً اگر بدانستنی هایی اطلاق می‎شود كه از طریق تجربه مستقیم حسی بدست آمده باشند. علم در اینجا در برابر جهل قرار نمی گیرد بلكه در برابر همة دانستنیها قرار می‎گیرد. كه مستقیماً از آزمون حسی برنمی خیزند. اخلاق (دانش خوبی ها و بدیها) متافیزیك (دانش احكام و عوارض هستی مطلق) عرفان (تجارب درونی و شخصی) منطق (ابزار هدایت فكر)، فقه، اصول، بلاغت و … همه بیرون از علم به معنای دوم آن قرار می گیرند. و همه به این معنا غیرعلمی اند. كلمه science در انگلیسی و فرانسه معادل این معنای علم اند. دیده می‎شود كه علم در این معنای بخشی از علم به معنای اول را تشكیل می‎دهد و به سخن دیگر علم تجربی نوعی از انواع دانستنیهای بسیاری است كه در اختیار بشر می‎تواند قرار گیرد.

رشد علم به معنای دوم عمدتاً از آغاز دوره‌ی رنسانس به بعد است در حالیكه علم به معنای مطلق آگاهی (معنای اول) تولدش با تولد بشریت هم آغاز است. این بود مختصری از معنای علم در دو زبان فارسی و عربی. حالا كه معنای علم تا حدودی روشن شده ببینیم كه چرا علم تا این اندازه در دین ما و در قرآن از اهمیت والایی برخوردار است. و اینهمه آیه و حدیث در مورد آن آمده است.

خدای متعال دانش را سبب كلی برای آفرینش همه عالم علوی و منطقی قرار داده و این اندازه از جلالت و فخر در حق دانش كافی است كه خدای در كتاب حكمش از نظر بینائی و یادآوری ارباب معرفت می فرماید و خدا كسی است كه هفت آسمان را ایجاد فرموده، و از زمین مانند آسمان آفریده، و امر خود را میان آنها فرو فرستاد، تا بدانید كه خدا بهر چیزی توانا است و دانش او بهر چیزی احاطه دارد، همین آیه بر شرافت علم كافی است، بویژه علم توحید كه اساس هر علم و مدار هر دانش است،‌ خدای متعال دانش را بالاترین شرافت و بزرگترین عزت برای فرزند آدم قرار داده و نخستین سنتی كه پس از آفرینش و ظهور او از كتم عدم بیضا و نور وجود است نهاده نعمت دانش است، چنانچه د سورة علق كه اولین سورة منازلة پیمبر اوست می فرماید: (إقرا اسم ربك الذی خلق،‌ خلق الانسان من علق، اقرا و ربك الاكرم، الذی عَلم بالقلم، نیكو تدبر كن چگونه افتتاح فرموده كتاب خود را كه باطلی در او نیست و از جانب حكیمی فرو فرستاده شده كه شبهه در كلام او راه ندارد به نعمت ایجاد، از آن پس نعمت دانش را بر بشر خوانده، و اگر نعمت و منتی بعد از نعمت ایجاد بالاتر از دانش بوده، خدای بدین نعمت بزرگ اختصاص نمی داد و در این آیه علاوه بر آنكه حسن براعت و دقائق معانی و حقایق بلاغت را مراعات فرموده، نور هدایت و راه دلالت به صراط مستقیم را منوط به علم دانسته.

خدای متعال در قرآن میان نعمت دسته جمع فرموده خبیث، طبیب، كور و بینا، تاریكی و روشنی، بهشت و دوزخ، گرمی و سردی، و هرگاه تفسیر این موضوع را با تدبر درك كنی خواهی فهمید كه مراد از همه علم است.

خداوند پیغمبر خود را با آنكه در علم و حمت به بینهایت رسیده بود مأمور به تقاضای علم و دانش فرموده كه در سورة طه آیه 113 به این موضوع اشاره فرموده (و قُل ربِّ زدنی عِلما) این چند جمله اندكی بود از فضیلت علم و دانش كه خدای متعال در قرآن بیان فرموده. اما تنها در قرآن اشاره نشده بلكه در احادیث پیامبر اكرم (ص)، ائمه معصومین (علیهم السلام) به این مورد تائید فراوان شده است در زیر به چند نمونه از این احادیث به اختصار پرداخته شده است.

پیغمبر اكرم فرموده: اگر در حق هر كس خدای متعال آهنگ خیر و نیكی عطا فرماید او را فقیه در دین نماید. همچنین در جای دیگر می فرماید: فراگرفتن دانش سنت است بر هر مرد مسلمان. صفوان بن عسال گفت خدمت پیغمبر (ص) مشرف شدم آن حضرت در مسجد جلوس داشت و بر برد قرمز رنگی تكیه فرموده بود، عرض كردم آمدم دانش فراگیرم، فرمود آفرین به طالب دین، زیرا طالب علم را فرشتگان به بالهای خود احاطه كنند، سپس بعضی از آنها بر بعضی دیگر از كثرت محبتی كه به دانش دارند بالا روند تا به آسمان دنیا رسند این بود روایتی از پیامبر در مورد اهمیت و برتری علم از زبان پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله). هر چند این احادیث زیاد است اما در اینجا نمی گنجد كه همه اینها را ذكر كنیم و لذا به همین چند مورد بسنده می كنیم.

اما بعد از این مطالب نگاه مختصری داشته باشیم به تاریخ علم و طبقه بندی آن در ایران. آنچه كه از نوشته ها و مطالب موجود در كتابها به دست می آید، نشان می‎دهد كه از حدود هزاره های سوم پیش از میلاد در برخی از جوامع متمدن واقع در جنوب غربی ایران فضای علمی وجود می داشته است. البته جو علمی آن زمانها به صورت امروزی نبوده است بلكه محدود به نیایشگاهها و حلقه های متشكل از كاتبان معابد بوده. اما علیرغم محدود بودن فضای علمی در آن زمان، اندیشه ها و ابداعات چشمگیری در علوم ریاضی و ستاره شناسی و هندسه در همان حلقه های علمی نضج گرفت. نمونه این مورد می‎توان به پیشرفت كاتبان شوشی و سومری در جبر و حساب و مثلثات و ستاره شناسی كه بدان نائل آمدند گواهی داد. با توجه به   این مطالب می‎توان نتیجه گرفت كه در دوره های باستان هم فضای علمی وجود داشته است، هر چند اطلاعات زیادی در مورد آنها نداریم اما همین چند مورد را می‎توان دلیل عمده ای برای اثبات مطلب خود در نظر گرفت. از سنتهای ایران باستان و از دوران پیش از اسلام در طبقه بندی علوم اطلاعات بسیار مختصری در دست داریم و تقسیم بندیهایی را كه از طبقات اجتماعی مردمان در زمان جمشید پادشاه پیشدادی انجام گرفته شاید بتوان گونه ای گروه بندی اولیه در این زمان به شمار آورد. در اوستای زردشت نیز تا در جائی كه سخن از پزشكی و انواع درمان دهندگان آورده به تقسیم بندی های چندگانه طبیبان (شفادهندگان روانی، داروپزشكان، و جراحان) اشارت رفته است.

در ایران دوره اسلامی، نخستین طبقه بندی های جامع از علوم، كه آن را باید اولین طبقه بندی در جهان اسلامی نیز دانست، از اوایل سدة چهارم هچری با اثر گرانقدر فارابی در این زمینه (یعنی كتاب احصاء العلوم)، انجام گرفته است. در همان عصر نیز گروه اخوان الصفا در رسائل خویش طبقه بندی های دیگری از دانشها ارائه دادند و به گونه ای منسجم انواع دانشها را بر طبق طرحی آرمان مند دسته بندی نمودند. البته تقسیم بندی ها و طبقه بندی های دیگر توسط نویسندگان و اندیشمندان دیگری انجام گرفت كه در اینجا به صورت فهرست وار به ذكر آنها پرداخته شده است. 1- دانشنامه مفاتیح العلوم، خوارزمی 2- جامع العلوم از فخر رازی 3- درة التاج لغرة الدجاج از قطب الدین شیرازی 4- نفایس الفنون فی عرایس العیون از شمس الدین محمدبن محمود آملی 5- كشاف اصطلاحات الفنون از محمد تهانوی … در اینجا برای نمونه طبقه بندی فارابی ذكر شده است.

فارابی با نوشتن كتاب احصاء العلوم هدفش این بود كه علوم متداول تا آن زمان را به گونه ای نظام یافته برشمارد و هر یك را به اجمال توصیف نماید. فارابی در انجام این كار به توفیق مهمی دست یافت كه كار كوتاه اما پرارزش او بعداً سرمشقی برای اندیشمندان دیگر گشت.

فارابی كتاب احصاء العلوم را به پنج فصل تقسیم كرده كه جمعاً شامل هشت علم می‎باشد به این ترتیب: 1- علم زبان، 2- منطق، 3- علم تعالیم (ریاضیات)، 4- علم طبیعی، 5- علم الهی، 6- علم مدنی، 7- علم فقه، 8- علم كلام. از دیدگاه دیگر، فارابی علوم را به دو بخش، یكی علوم نظری و دیگری علوم عملی تقسیم نموده است. علوم نظری در این تقسیم بندی شامل ریاضیات، علم طبیعی، علم الهی (یا مابعدالطبیعه) می‎باشد. علوم علمی در تقسیم بندی فارابی به دو بخش علم اخلاق و علم سیاست تقسیم گردیده است. این بود مختصری در مورد تقسیم بندی فارابی در علوم.



ارزش علم

1- هر كسی بخشی از دانش را فراگیرد كه آنرا به مردم تعلیم دهد، ثواب هفتاد دصیق به وی عطا شود. پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله)- احیاء علوم الدین، ج 1- برگرفته از چهل حدیث)

2- كسی كه در راهی رود كه در آن دانشی جوید خدا او را به راهی سوی بهشت برد، همانا،‌ فرشتگان با خرسندی بالهای خویش برای دانشجو فرو نهند و اهل زمین و آسمان تا برسد به ماهیان دریا برای دانشجو آمرزش طلبند و برتری عالم بر عابد مانند برتری ماه شب چهاردهم است بر ستارگان دیگر و علما وارث پیمبرانند زیرا پیمبران پول طلا و نقره بجای نگذارند بلكه دانش به جای گذارند، هر كه از دانش ایشان برگیرد بهره فراوانی گرفته است. (رسول خدا (ص)- اصول كافی، ج اول)

3- كسی كه دوست می دارد نگاهش به چهرة كسانی افتد كه از آتش دوزخ در امانند، باید به متعلمان و دانشجویان بنگرد. (حضرت محمد (صلی الله علیه و آله)- تعلیم و تربیت اسلام)

4- آنگاه كه دانشجو- برای دانش آموختن- خانة خود را ترك می‌گوید تا آن لحظه ای كه دوباره به خانه خویش باز می گردد- [باید این مدت رفت و برگشت او را فرصتهای طلائی او به شمار آورد زیرا سعی او در این رفت و آمد همچون] جهاد در راه خدا محسوب می گردد. (رسول اكرم (ص)- آداب تعلیم و تربیت در اسلام)

5- اگر كسی صبحگاهان خویش را در پویائی از علم آغاز كند، فرشتگان [با بال و پر خویش] بر او سایه می افكنند، و نیز در طول زندگانی خود از یمن و بركت و فراخ روزی برخوردار گشته و كاهشی در رزق او پدید نمی آید. (پیامبر اكرم (ص)- آداب تعلیم و تربیت در اسلام)

6- [رسول گرامی اسلام (ص) به مردم فرمود]: «آنگاه كه از بوستانهای بهشت عبور می‎كنید خود را از نعمت های آن اشباع سازید. عرض كردند: یا رسول الله بوستانهای بهشت چیست؟ فرمود: حلقات و جلسات بحث و مذاكره علمی هستند. آنگاه كه بر اهل جلسات بحث و گفتگوهای علمی وارد می‎شوند پیرامون آنان را احاطه می‌كنند «[و مراتب عشق و علاقة خود به علم و دانش را با چنان كیفیتی ابراز می نمایند].

(رسول اكرم (ص)- آداب تعلیم و تربیت در اسلام)

7- كسی كه دانش بیاموزد و بدان عمل كند و آنرا به دیگران تعلیم دهد، در آسمانها بزرگ خواهد می‎شود. (حضرت عیسی (ع)- احیاء علوم الدین، ج 1- برگرفته از كتاب حدیث)

8- ای دانشجو همانا دانش امتیازات بسیاری دارد (اگر به انسان كاملی تشبیه شود) سرش تواضع است، چشمش بی رشكی، گوشش فهمیدن، زبانش راست گفتن، حافظه اش كنجاوی، دلش حسن نیست، خردش شناختن اشیا و امور، دستش رحمت، پایش دیدار علما، همتش سلامت، حكمتش پرهیزكاری. قرارگاهش رستگاری، جلودارش عافیت، مركبش وفا، اسلحه اش نرم زبانی، شمشیرش رضا، كمانش مدارا، لشكرش گفتگوی با علما، ثروتش ادب،‌ پس اندازش دروی از گناه، توشه اش نیكی، آشامیدنیش سازگاری، رهبرش هدایت، رفیقش دوستی نیكان.

(امیرالمومنین امام علی (علیه السلام)- اصول كافی ، ج اول)

9-   اگر مردم بدانند در طلب علم چه فایده ایست آنرا می طلبند اگرچه با ریختن خون دل و فرو رفتن در گرداب باشد، خداوند تبارك و تعالی به دانیال وحی فرمود كه: منفورترین بندگانم نزد من نادانی است كه حق علما را سبك شمرد و پیروی ایشان نكند و محبوبترین بندگانم پرهیزكاریست كه طالب ثواب بزرگ و ملازم علما و پیرو خویشتن داران و پذیرندة حكما باشد. (امام سجاد علیه السلام- اصول كافی، جلد اول)

10-          عالمی كه از علمش بهره برد (یا بهره برند) بهتر از هفتاد هزار عابد است.

(امام محمد باقر علیه السلام- اصول كافی، ج 1)

11-    هركه برای خدا علم را بیاموزد و بدان عمل كند به دیگران بیاموزد در مقام های بلند آسمانها عظیمش خوانند و گویند: آموخت برای خدا،‌ عمل كرد برای خدا، تعلیم داد برای خدا.

(امام صادق (علیه السلام)- اصول كافی،‌ ج 19

12-          طلب علم و دانش بر هر مسلمانی واجب است و به راستی خداوند دانشجویان را دوست دارد.

(امام جعفرصادق (ع)- اصول كافی، ج1)

13-    «آن گاه كه یك جامعه،‌ دانشمند دینی خود را از دست بدهد در [حصار و بارة] آن جامعه چنان شكست و صدمه ای به وجود می‎آید كه هیچ نیروئی [جز وجود عالم و دانشمندی همانند او] نمی تواند آن شكست را ترسیم و جبران كند.

(امام صادق (علیه السلام)- آداب تعلیم و تربیت در اسلام)

14-    برای شیطان [و شیطان زدگان] مرگ هیچ مؤمنی با اندازة مرگ یك فقیه و آشنایی به مبانی دین محسوب تر نیست» [یعنی دلخواه ترین مرگها- از دیدگاه شیطان و بدخواهان- مرگ یك فقیه و عالم با بصیرتی است كه موجب ركود بازار شیطان و ابلیس مآبان می‎باشد.

قیمت فایل: 9,100 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.

پرداخت و دانلود

نظرات کاربران در مورد این کالا
تا کنون هیچ نظری درباره این کالا ثبت نگردیده است.
ارسال نظر